جایگاه«اخلاق» در گفتمان انقلاب اسلامی
تاریخ انتشار: ۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۷۳۱۵۳
برخلاف دال هایی مانند آزادی، امنیت، برابری و رفاه که وجه مشترک انقلاب اسلامی با سایر انقلاب ها هستند، «اخلاق» از شاخصه ها و برندهای انحصاری «گفتمان انقلاب اسلامی» است.
دردنیای امروز«اخلاق» از پایگاه سیاست و اقتصاد تعیین می شود. قاعده و ضابطه پیشینی مشخصی ندارد. امری کاملاً نسبی است. در حاشیه مقررات، هنجارها و ارزش های اجتماعی اعتبار می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در آستانه انقلاب اسلامی یک بحث جدی در دنیا این بود که چه کسی اخلاق را تعیین می کند؟ چه کسی گفته ما باید حتماً اخلاقی باشیم؟ دنیای لیبرالیست می گفت از اخلاق باید عبور کنیم، نباید به این پایبندی ها و گرفتاری هایی که مثل غل و زنجیر سیاست را گرفتار می کند، اهمیت داد. اینها را باید رها کرد. از دیدگاه گفتمان لیبرالیسم آزادی در بسیاری از موارد عبور از ارزش های اخلاقی است. اساس اخلاق مغرب زمین بر اندیشه ماکیاولی است که برایشان فرشته نجات تلقی می شود. ماکیاولی می گوید؛ چیزی به اسم ارزش ثابت اخلاقی و از قبل تعیین شده نداریم، خوبی و بدی و بایستگی ها و شایستگی ها همین امروز در پایگاه قدرت و سیاست و از طریق آراء عمومی تعیین می شوند. سوسیالیست ها هم با همین مبنا، حوزه اخلاق را روبنای جامعه و وابسته به زیربنای بنیادین، یعنی اقتصاد می دانستند. چنین رویکردی بزرگ ترین شاخصه های معنوی و فطری و الهی انسانیت را به حاشیه برد.
انقلاب اسلامی در چنین شرایطی ظهور کرد و در حوزه اخلاق، ادعایش این است که اخلاق یک سری اصول ثابت و فطری دارد، همانند ظلم که همیشه و در فطرت همه انسان ها بد است. معیار دارد، نسبی نیست و از طریق وحی برای تشخیص آن ضوابط دینی هم قرار داده شده که قابل فهم و آموزش است. بنابراین اخلاق زیربنا و تعیین کننده سیاست و اقتصاد است. درگفتمان انقلاب اسلامی منشأ «اخلاق» مصلحت شهروندان، حاکمان و منافع ملی نیست، بلکه اخلاق پایه مصالح، منافع و سیاستگذاری هاست. در این گفتمان، به خاطر رسیدن به منفعت ملی و اقتصادی، عبور از اخلاق پذیرفته نشده است. ترویج و گسترش ارزش های اخلاقی، امر به معروف های اخلاقی و نهی از منکرهای ضد اخلاقی، مبارزه با ظلم و تعدی و تجاوز و حمایت از مظلومان و مستضعفان از شعارهایی است که در متن قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است.
منشأ«اخلاق» در انقلاب یک سری اصول فطری، عقلی و شرعی است که ازقبل وجود داشتند و اصالت دارند، اعتباری نیستند. انقلاب آنها را ایجاد و تولید نکرده، هنر انقلاب اسلامی آن است که توانست بر اساس ضرورت های اعتقادی و دینی خود، در احیا، بازنگری و بازسازی اخلاقیات و ترویج ارزش های اخلاقی اقدام کند و نسبت این عرصه مهم انسانی را با جامعه، سیاست و اقتصاد مشخص کند. در گفتمان انقلاب، «اخلاق» مثل خون در رگ تمام عرصه های حیات اجتماعی است. نظام اخلاقی در این انقلاب، زیربنای اساسی همه عرصه های علوم، دانش ها و همه حوزه های معرفتی است.
«نظام اسلامی» در قانون اساسی یک «نظام اخلاقی» است. در آن جا راجع به ویژگی های رهبری گفته اند: باید شایسته ترین، اصلح ترین، عالم ترین، باتقواترین، عادلترین و... یعنی در هفت ویژگی باید برترین باشد. معیار این برترین ها «اخلاق» است. وقتی می گویند اصلح، شایسته تر، با تقوا، عادل، اینها بایستگی های اخلاقی هستند و اینها را انقلاب مطرح کرده است.
یکی از شعارهای اساسی انقلاب، عدالت و مبارزه با ستم شاهی بود. عدالت محور اساسی و عصاره اخلاق است. عدالت یعنی آنچه باید باشد و آنچه سزاوار بودن است. با همه ویژگی هایش در زمان مناسب و مکان و شرایط مناسب باید محقق شود. در تعریف عدالت می گویند قراردادن هر چیزی در جای خودش است. یعنی رعایت «شایستگی» و «بایستگی»است. عدالت اوج تحقق زیبائی هاست. عدالت مستلزم شایسته سالاری است. همان چیزی که شرط اساسی در پذیرش مسئولیت هاست. بر اساس شرع، ولی فقیه باید از میان فقهای دیگر، عادل ترین، صالح ترین، عالم ترین، با تقواترین باشد همین شایستگی ها در قالب هفت شرط صلاحیت رهبری نظام در قانون اساسی آمده است. همه مسئولیت ها در جمهوری اسلامی باید بر اساس برتری صلاحیت نسبت به دیگران باشد ریاست جمهوری، نمایندگان مجلس، مسئولان و کارگزاران نظام همه باید بهترین ها و برترین ها باشند، اگر غیر از این باشد در گفتمان انقلاب اسلامی خلاف اخلاق و عدالت است. در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی با استناد به آیه«ان الارض یرثها عبادی الصالحون» آمده است که براساس تلقی مکتبی، تنها صالحان باید عهدهدار حکومت و اداره مملکت باشند. چون هدف از حکومت، رشددادن و ایجاد زمینه بروز و شکوفایی استعدادها به منظور تجلی ابعاد خداگونگی انسان ها و«تخلقوا بأخلاق الله» است و عباد صالح کسانی هستند که متصف به اخلاق الهی هستند.
وقتی هویت گفتمان انقلاب اسلامی«اخلاقی» است، پایبندی به این هویت ضروری است. عدول از این شرط اساسی خسارت بار است. بخش زیادی از ضربه هایی که چهار دهه متوجه انقلاب شده است از این ناحیه است.گاهی ملاحظات سیاسی سبب شده آدم های ناشایست در رأس کارهای مدیریتی و سیاسی و حقوقی قرار بگیرند.گاهی ملاحظات اقتصادی سبب شده است که به افراد فرصت طلب، طماع، اختلاسگر، رانت خوار، خائن و دزد میدان داده شود، مسئولیت های مهم در اختیار آنها قرار گیرد و لکه تاریکی در ارزش های اخلاقی این انقلاب الهی ایجاد کنند.کسی که در شرایط سخت زندگی مردم، میلیاردی به جیب می زند قبل از آنکه خدا را فراموش کند وجدان اخلاقیش مرده است. چگونه می شود یک مأمور رُفتگر شهرداری، میلیاردها تومان پول و ارزی که در خیابان پیدا می کند به صاحبش بر می گرداند اما یک مسئول با هزار ترفند اموال بیت المال را می خورد، تلف می کند یا معطل می کند؟ ریشه اینها را باید در ارزش های اخلاقی پیداکرد.
انقلاب اسلامی باید از حوزه های اخلاقی اش مراقبت کند، واکسیناسیون اخلاقی نیاز دائمی سیستم، نهادها و مسئولان و شهروندان این نظام است. در گفتمان انقلاب یک شهروند وفادار به اسلام و انقلاب حتماً باید یک انسان اخلاقی باشد. اساس نهادها و سازمان ها و کارگزاران باید بر بنیاد اخلاق باشد. پاک و طاهر باشند و به تعبیر رهبری معظم انقلاب در بیانیه گام دوم باید دارای« طهارت» باشند. ایشان طهارت اقتصادی را شرط مشروعیّت همهی مقامات حکومت جمهوری اسلامی می دانند و از دستگاههای نظارتی و دولتی می خواهند تا با قاطعیّت و حساسیّت، از تشکیل نطفهی فساد پیشگیری و با رشد آن مبارزه کنند و این مبارزه را منوط به وجود انسانهایی با ایمان، جهادگر و منیعالطّبع با دستانی پاک و دلهایی نورانی می دانند.
چرا مقام معظم رهبری بعد از چهل و سه سال می فرماید: ما یک انقلاب خوب، نهضت اسلامی خوب و نظام سازی خوب انجام دادیم، قانون اساسی درست و حسابی نوشتیم، اما در ایستگاه دولت اسلامی توقف کردیم و جامعه اسلامی و تمدن اسلامی در تراز و شأن انقلاب هنوز محقق نشده است؟ به باور ما بخش مهمی از این کاستی ها به کاستی های اخلاقی بر می گردد. بی توجهی به شایسته سالاری، ناکارآمدی، رانت خواری، نارضایت تراشی، رفاه طلبی، ثروت اندوزی و سرمایه سوزی اعتماد عمومی همه ریشه در دوری از فضایل و ارزش های شایسته گفتمان انقلاب اسلامی دارد.
اخلاق انقلاب اسلامی الگویی از اخلاق امیرالمؤمنین(ع) باید باشد. با اینکه بدترین شرایط را در زمان حکومت برایش ایجاد کردند، ولی در همان شرایط جنگی، وقتی شنیده یک زن بیوه با بچه های یتیم در مشکل است. خودش رفته آنجا تا رفع مشکل بکند. به دور از اسم و رسم و ریا و نفاق در سر صحنه مشکل رسیده است. طبق نقل، برای اینکه بچه یتیم بخندد، روی چهار دست و پا راه می رود. ناسزاگویی آن زن به خلیفه مسلمین را گوش می دهد و با اخلاق الهی برخورد می کند. این یعنی مردم داری مبتنی بر اخلاق در گفتمان انقلاب اسلامی. خداوند در قرآن از اخلاق عظیم پیامبر رحمت، تمجید می کند و می فرماید: پیامبر، تو با همین اخلاق الهی با مردم نرمخو و مهربان بودی ، با همین اخلاق، شبه جزیره عرب به تو ایمان آورد. اگر این ارزش های اخلاق را نداشتی نه تنها بر گرد تو جمع نمی شدند بلکه «لانفضوا من حولک» واگرایی رخ می داد.
در گفتمان انقلاب اسلامی همه اهداف، کارکردهای دولت اسلامی مبتنی بر ارزش ها و هنجارهای اخلاقی است. تأمین امنیت و آزادی و عدالت و رفاه و برقراری نظم و قانون و حفظ اسرار شهروندان و عزل و نصب کارگزاران و توزیع مناصب و کالاهای اجتماعی همه باید بر پایه اخلاق باشند. الگوی رفتار اخلاقی این انقلاب، امیرالمومنین(ع) است که وقتی خبردار شد که لشکر معاویه در گوشه ای از مملکت خلخال از پای یک زن یهودی در آورده است فرمود، انسان از غصه بمیرد نباید او را سرزنش کرد. این مبنای اخلاق گفتمان انقلاب اسلامی است.
یکی از کارهای مهم بعد از پیروزی انقلاب این بود که گفتمان اخلاقی خود را، در قانون اساسی به حقوق و هنجارهای اجتماعی تبدیل کرد و در سطح مسئولیت اجتماعی ارتقاء داد. اما دانش اخلاقی برای تحقق آن را تولید نکرد، به همین دلیل معرفت به آن ارزش ها کم است. در سیستم تعلیم و تربیت به آن بی توجهی می شود، درتعارض منافع، گاهی قربانی اول ارزش های اخلاق هستند. به درستی الگوسازی نشده است و نتوانستیم تصویرسازی واقع بینانه و زیبایی از الگوهای تاریخی ارائه بدهیم.
۶۵۶۵
کد خبر 1699221منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: گفتمان انقلاب اسلامی ارزش های اخلاقی ارزش های اخلاق قانون اساسی ارزش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۷۳۱۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عملیات «وعده صادق» سربلندی جهان اسلام
این عملیات غرورآفرین که در بحبوحه جنگ غزه و همزمان با جنایات رژیم کودککش صهیونیستی علیه فلسطینیان رخ داد، با استقبال ملتهای جهان و خصوصا مسلمانان روبهرو شده است. دراینخصوص به همت رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تونس، گفتوگویی با دکتر خالد شوکت، وزیر و سخنگوی سابق دولت تونس انجام دادهایم که از نظرتان میگذرد.عملیات اخیر جمهوری اسلامی ایران علیه رژیم اشغالگر در واکنش به اقدام این رژیم در حمله به حریم دیپلماتیک کشورمان در دمشق را چگونه ارزیابی میکنید؟
قطعا این عملیات، در بطن خود دارای نوعی ارزش راهبردی بوده و منجر به تغییر قواعد بازی در منطقه به سود جبهه مقاومت خواهد شد. یک پروژه امپریالیستی در جهان وجود دارد که مطابق آن، شاهد حمایت گروههای اوانجلیستی و حتی مسیحیان پروتستان از جنایات رژیم اشغالگر در نوار غزه هستیم. آنها خشنترین، غیرقانونیترین و تهاجمیترین نسخه یهودیت (صهیونیسم) را پذیرفته و حتی خود را وابستهای به این رژیم در بسیاری از موارد تلقی کردهاند. انسانهای آگاه باید از خود بپرسند که پشت پرده این پروژه که امروز شاهد تبلور آن در برخی دولتها (دولتهای غربی) هستیم، چیست؟ همچنین شاهد شکلگیری گروههایی مانند القاعده و داعش هستیم. گروههایی که حتی یک تیر به سوی رژیمصهیونیستی و اراضی اشغالی شلیک نکرده و در مقابل، مسلمانان بیگناه را به خاک و خون کشیدند. این صحنهای بسیار پیچیده است. در چنین شرایطی اقدام جمهوری اسلامی ایران، منجر به عزت ملتهای مسلمان شد.
رویکرد رسانههای غربی و دولتمردان آمریکایی و اروپایی، نسبت به عملیات وعده صادق را چگونه تحلیل و ارزیابی میکنید؟
به طور کلی غرب با ماهیت و موجودیت ایران اسلامی و قدرت رو به رشد آن در منطقه و جهان مشکل ذاتی دارد. زمانی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید، مسأله آزادی فلسطین در صدر خواستههای برونمرزی این انقلاب مورد توجه قرار گرفت. حتی شاهد بستهشدن سفارت رژیم اشغالگر در تهران و تحویل آن به ساف (سازمان آزادیبخش فلسطین) بودیم. اگر ایران نیز به مانند برخی کشورهای عربی، سکوت و سازش با رژیم صهیونیستی را درپیش میگرفت، امروز فلسطین اوضاعی به مراتب بدتر از آنچه مشاهده میکنیم داشت. بهراستی اگر رژیم شاه سابق ایران پابرجا بود، امروز شاهد اقتدار ایران در برابر این حجم از تهدیدات و جنایات رژیم اشغالگر قدس بودیم؟ قطعا اینگونه نبود.
تقابل و منازعه دو گفتمان سازش و مقاومت را در برهه حساس کنونی از حیات منطقه و جهان اسلام چگونه ارزیابی میکنید؟ اکنون گفتمان مقاومت چه جایگاهی در این معادله دارد؟
جایگاه گفتمان و مسلک مقاومت را امروز در صحنه مشاهده میکنیم؛ جایی که دشمن صهیونیستی و حامیان آن در برابر اضلاع جبهه مقاومت و فراتر از آن، گفتماتی که بر این اساس در جهان شکل گرفته، مستاصل شدهاند. پایتختهای غربی، خصوصا آنهایی که شعار عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را سر میدهند، باید به خود بیایند. آنها نباید نماد صداهای تفرقهانگیز در جهان اسلام باشند. آموزههای دینی ما تسلیم در برابر دشمن، آن هم دشمنی مانند رژیم اشغالگر را برنمیتابد. بازگشت به این رویکرد اصیل که تبلور آن را در گفتمان مقاومت مشاهده میکنیم، تنها راهکارواقعی حل مسأله فلسطین است.دربرخی کشورهای عربی، هوا و هوس بر عقیده و گفتمان واقعی اسلام غلبه پیدا کرده است. این روند باید متوقف شود. امروز ما مقاومت پویا و موثر در برابر دشمنان را در فلسطین، لبنان، عراق و یمن نیزمشاهده میکنیم. این همان راه و روش صحیح در مواجهه با دشمنی است که اساسا نامشروع بوده و زبانی جز زور نمیفهمد. در صورتی که امت اسلامی واحد شکل گیرد، قطعا قدرت جمعی جهان اسلام جایی برای اشغالگران صهیونیست و موجودیت آن باقی نخواهد گذاشت.بدون دلیل نیست که دشمنان پروژههای مخفی و آشکار فرهنگی را برای دوری از گفتمان مقاومت و درمقابل، روی آوردن به سازش با دشمن صهیونیستی را برنامهریزی و اجرا میکنند. اما حوادث اخیر نشان داد که گفتمان مقاومت تا چه اندازهای قاطعیت و اصالت دارد. قطعا نتیجه این منازعه(چنانچه خداوند متعال در قرآن کریم وعده داده)، به سود جریان حق وبه ضررجریان باطل خواهد بود.جریان باطل امروزهمان رژیم صهیونیستی و حامیان آن هستند.